عشق مامان و بابا ملینا جونمعشق مامان و بابا ملینا جونم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

ملینا فرشته کوچولوی من

فروشگاه بازی با لباسات

خورشید زندگی من واسه یادگیری لباس ها به انگلیسی باهم فروشگاه بازی کردیم و یه بارشما فروشنده میشدی و من ازت لباس میخریدم و برعکس یه بار من فروشنده میشدم و شما ازم لباس میخریدی و باهم کاردستی لباس ها رو هم درست کردیم و با فلش کارتم کار کردیم و شما همه رو یاد گرفتی عشقم   ...
6 آذر 1394

کالسکه

رفته بودیم بیرون خرید که شما کالسکه واسه عروسکت دیدی و گفتی واسه پریسا کالسکه بخریم من کالسکه دارم اون نداره منم واست خریدم و باکلی ذوق پریسا رو میزاشتی توش و میگردوندیش   تفاوتی ندارد،خواب باشم یا بیدار زیباترین تصویر پیش چشمانم همیشه تویی     ...
3 آذر 1394

دوتا نقاشی قشنگ دیگه

نقاش کوچولوی من بااون دستای کوچولوت نقاشی های خوشگلی میکشی که واقعا قشنگن و بااین سنت کمت به نوبه خودشون شگفت انگیزن قربون دستای هنرمندت برم من که عاشق نقاشی و با هرچی و تو هرفرصتی نقاشی میکشی   ...
3 آذر 1394

کاردستی آب وهوا

موضوع این هفتمون آب و هوا بود و باهم کاردستی شو درست کردیم و بیشتر کاراشو خودت انجام دادی و مفهوم آب و هوا به انگلیسی رو هم یادگرفتی . یه نقاشی هم با رنگ انگشتی درمورد موضوع این هفته کشیدی که تو گروهتون اول شد   ...
3 آذر 1394

بازی big & small circle با فلش کارت

عزیزم این بازی رو برای یادگیری فلش کارتا باهم انجام میدادیم به این صورت که من دوتا دایره بزرگ و کوچیک با فلش کارتا درست کردم و اسم هرکدوم و که میگفتم شما میپریدی روش خیلی خوشت اومد ازاین بازی  میوه هاو مفهوم دایره بزرگ و کوچیکم تو این بازی یاد گرفتی   ...
3 آذر 1394
1